مختومقلی/ شاعر وحدت آفرین و نواندیش ترکمن
اویلان نیوز-مختومقلی فراغی شاعر و عارف تركمن درسال 1733 میلادی برابر با 1112 شمسی در روستای حاجی قوشان گنبدكاووس از توابع استان گلستان متولد شد و سال وفات او را 1790 میلادی مطابق با 1169 شمسی ذكر كرده اند.

درکنار چشمه عباساری در دامنه کوه سونگی داغ درگذشت و پیکرش به روستای آق تقه در۴۰ کیلومتری غرب مراوه تپه (منتهی الیه شرق گلستان ) منتقل و در جوار آرامگاه پدرش دولت محمد آزادی به خاک سپرده شد.
این شاعر و عارف ایرانی ترکمن ویژگی هایی دارد که او را در بین دیگر شاعران ایرانی و در ردیف مولوی، حافظ، سعدی و فردوسی قرارداده است.
مردمی بودن، پیوند عمیق دینی داشتن، سرودن اشعار اخلاقی و حکمت عملی، محب پیامبر، اهل بیت وصحابه منتخب پیامبر بودن، هویت ساز بودن، عارف بودن و فرامرزی بودن را ازمهم ترین ویژگی های مختومقلی فراغی برشمرد. مجموعه این ویژگی ها مختومقلی فراغی را در بین مردم نه فقط ترکمن بلکه همه اقوام و ملت ها محبوب کرده است.
بخش مهمی از زندگی مختومقلی مصادف با اواخر دوران پادشاهی نادرشاه و آشوبها و بهمریختگیهای ایران در دوران پس از مرگ این پادشاه است.
باید به یاد آورد که در آن شرایط پرآشوب و هرج و مرج و ویرانیهای ناشی از آن بازار متظاهرین به دین و فریبکاران و مروّجان خرافهپرستی در اثر فقر و جهل مردم رواج چشمگیری داشت.
در چنین اوضاعی مختومقلی با سرودن اشعاری تأثیرگذار در وصف مظلومیت امامان و اولیا تشیع از کرامات و مظلومیتهای آنان در راه احیای دین و شرفِ انسانی یاد میکرد و مردمِ اهل سنت قومِ خود را به برادری، صلح و آزادگی و دوستی و مودّت با مسلمانان شیعه دعوت میکرد.
همین نگاه مصلحانه و حکیمانه مختومقلی در نهایت او را در میان خلقهای آسیای مرکزی به شخصی جاودانه و قدسی بدل ساخت. خنیاگران و بخشیهای ترکمنها اشعار حماسی، تاریخی، عرفانی و انسانی او را چون آیاتی الهی بر سینه و حافظه خود سپردند و زبان گویای مقامها و آوازهای خود ساختند.
اشعار این شاعر بزرگ ترکمن دارای مضامین اجتماعی، سیاسی، دینی و عرفانی است و دیوان او به چندین زبان زنده دنیا مثل انگلیسی، روسی و فارسی ترجمه و چاپ شده است.
بنای یادبودی بر سر آرامگاهمزار او ساخته شده و همه ساله در اردیبهشت ماه مراسم بزرگداشت این شاعر در استان گلستان و خراسان شمالی برگزار می شود.
اهمیت اهل بیت مطهر پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) در اشعار وحدت آفرین مختومقلی فراغی
مختومقلی میگوید:
دنگ دوشلار یانینده بیر بیکمالام
عاشقام، مجنونام، شکسته حالم
سینهی خراسان زواری عالم
یا امام رضایه باغیشلا بیزنی
معنی:
من در بین همسالان خود فردی بیکمال هستم
عاشق و مجنون و شکستهحالم
ای خدا! به حق زوار عالم که در قلب خراسان است
تو را به حق امام رضا ما را ببخش!
زیارت امام رضا (ع)، نه تنها در بین ترکمنهای سنی مذهب ایران، بلکه در بین ترکمنهای ترکمنستان نیز، سنت پسندیده ای است. ترکمنهای ترکمنستانی بارگاه امام رضا (ع) را به جهت داشتن گنبدی طلایی و به منظور تکریم شخصیت والای ایشان « قیزیل امام » ( یعنی امام طلایی ) می نامند.
هر چند در حال حاضر، ترکمن های ایران برای بیان نام بارگاه امام رضا (ع) واژه امام رضا را به کار میبرند و یا با گفتن نام مکان (مشهد) و یا گفتن عبارت مشهد جان، بارگاه امام رضا و یا خود امام رضا (ع) را مد نظر قرار می دهند، اما در بین نسل قدیم ترکمنهای ایران و حتی تا همین اواخر نیز نام ایشان با عبارت قیزیل امام به کار برده میشد.
عبارت « اون ایکی امام ، دؤرت چهاریار » [دوازده امام و چهار خلیفه که با هم یار و همدم بودهاند] برای هر ترکمن عبارتی آشناست. حتی در خطبههای نمازجمعه مساجد اهل تسنن نیز امامان جماعت با تکرار این عبارت، از آنها به نیکی یاد کرده و در نعت آنها سخنان زیادی میگویند.
مختومقلی در شعرهای زیادی این دو عبارت را به کار برده است که از جمله آنها می توان به این ابیات اشاره کرد :
اون ایکی امام، بیری- بیریندن سرور
یدی ولی، یاران بولوپ
معنی:
مدد برای دوازده امام که همه سرور هستید
و ای هفت ولی ؛ به کمک هم ، مرا مدد کنید.
درباره ارادتی که مختومقلی فراغی به دوازده امام (رضی الله عنهم) دارد، ابیات زیادی میتوان ذکر کرد اما برای بیان عمق ارادت ایشان به ائمه علیهمالسلام همین کافی است که بدانیم ، مختومقلی همچون همه معتقدین سنیمذهب، چنان ارادتی به دوازده امام دارد که در شعری با عنوان « باغیشلا بیزنی » در هر بیت به ترتیب نام دوازده امام (رضی الله عنهم) را ذکر کرده و ضمن تکریم آنها، از خداوند میخواهد تا به خاطر هر یک از این بزرگان ، از گناه او در گذرد. مطلع و مأخر این قطعه شعر چنین است:
رسول دامادیدیر، اوز آرسلانینگدیر
یا امام علیه باغیشلا بیزنی
چشم چراغیمدیر، نور عینیمدیر
یا امام حسنه باغیشلا بیزنی
معنی:
داماد رسول و شیر خودت است
خدایا! به حق امام علی ما را ببخشای!
چشم و چراغم و نور دیدگانم است امام حسن؛
خدایا به حق او ما را ببخشای
مختومقلی آیدار، من خاک پایام
اماملار یولینده هم جان فدایام
کمینه بنده من، کلبی – گدایام
یا عباس علیه باغیشلا بیزنی
معنی:
مختومقلی میگوید که خاک پای آنهایم
و در راه امامان جان فدا هستم
بندهای کوچک و سگ آستان درگاه و گدایی هستم
خدایا به حق عباسِ علی ما را ببخشای!
واقعه کربلا در اشعار مختومقلی
مختومقلی در تمامی اشعار خود ده بار مستقیماً از کربلا یاد نموده است. این شاعر گاه مصیبت کشته شدن حسین و یارانش را چنان سنگین و سخت و مظلومانه میبیند که زبان شکوه و شکایت به درگاه خداوند متعال میگشاید و گاهی نیز به این دنیای فانی شخصیتی استعاری می دهد و به آن می تازد که چرا باعث شهادت امام حسین و یارانش در صحرای کربلا شده است :
حسن- حسین، عرشی – کرسی گره گیم
کربلادا شهید اتدینگ سن دنیا
معنی:
تو ای دنیا! حسن ـ حسین را که از عرش و کرسی (از بین همه چیز) فقط او را میخواهم ، در کربلا شهید کردی.
و یا در شعری دیگر از ریخته شدن خون افراد زیادی از امت اسلام در کربلا شکوه میکند :
بیرنیچه امتلار قانین
کربلادا دوکوپ گچدی
معنی:
خون چندین امت را
در کربلا به زمین ریخته اند
این شاعر آزاده ، بر این عقیده است که کشته شدگان در کربلا را جز شهید ، نمی توان چیز دیگری نامید و میگوید که آیا به غیر از آنها شهید دیگری مگر میتوان تصور نمود:
هر زاغ و زغندان کبوتر اولماز
هر صحراده یاتان میت بولارمی؟
کربلادان غیری شهید بولارمی؟
هر ساچین اوسدورن سید بولارمی؟
هر تلپک گییندن قلندر اولماز
معنی:
هر زاغ و زغنی را نمی توان کبوتر نامید
آیا می توان هر آن کس را که در صحرا آرمیده ، مرده نامید؟
آیا غیر از آنها که در کربلا شهید شده اند ، می توان شهید نامید؟
آیا هر آن کس را که موهایش را بلند کرده ، می توان سید نامید؟
نمی توان هر کس را که کلاه پوشیده ، قلندر نامید.
مختومقلی در شعری ، از دیداری روحانی با حسن و حسین و دشت کربلا سخن گفته است :
کربلا دشتینده جان برگن شهیدلر گیتدیلر
هم حسن بیرله حسین، کربلانی گوردوما
معنی
من آنها را که در دشت کربلا شهید شدند
و حسن و حسین را و کربلا را دیدهام
امام حسین (ع) در اشعار مختومقلی
نام امام حسین ۲۳بیست و سه بار در دیوان مختومقلی فراغی تکرار شده است و این نشان دهنده علاقه و اهمیتی است که این شاعر بزرگ برای ایشان قائل است. مختومقلی حسن و حسین (علیهما السلام) را ماه و پرتو دین و مادرشان فاطمه زهرا (س) را شاه حوریان بهشت می داند:
حسن حسین، دینینگ انوری، ماهی
قانی فاطمه زهرا، حورلرینگ شاهی
قدرت بیلن دوران نور الهی
شیله معجزاتلار موندان گچیپدیر
معنی
حسن و حسین ، ماه تابان دین هستند
فاطمه زهرا شاه حوریان بهشت است
اینها انوار الهی هستند که به قدرت خدا به وجود آمده اند .
آری ؛ این معجزات از این دنیا رفته اند.
مختومقلی در یکی از شعرهایش جنگ امام حسین (ع) در کربلا را مبارزه وی در راه اسلام می داند.
بیزینگ بیله همدم بولان
اسلام اوچین قیلیچ اوران
کربلادا شهید بولان
اول حسن، حسین قانی؟
معنی:
آن حسن و حسین که همدم ما بودند
و به خاطر اسلام شمشیر زدهاند
و در کربلا شهید شدهاند ، کجایند؟
شعر:
یالان دنیا کیمه بردی وفانی
آخرتدا آنلار سورر صفانی
شمر ایله اول یزید بردی جفانی
یا امام حسینه باغیشلا بیزنی
معنی
این دنیای دروغین به چه کسی وفا کرده؟
خدایا! به حق امام حسین که در آخرت ، در بهشت خواهد بود
به حق حسین که شمر و یزید بر او جفا کردند
ما را ببخش!
مختومقلی علاوه بر تکریم شخصیت والای امام حسین (رضی الله عنهم) در همان شعر مشهور « باغیشلا بیزنی » درباره شخصیت فاطمه زهرا (س) دختر والای پیامبر ، همسر حضرت علی و مادر امام حسین (رضی الله عنهم) نیز چنین بیتی سروده است:
فاطمه زهرادیر آنینگ انه سی
ذاتینده بیر ذره یوقدور گناه سی
معنی
مادرش فاطمه زهراست
آنکه ذره ای گناه در ذاتش وجود ندارد.
ابیاتی که در زیر ذکر می شود، بی هیچ توضیحی، نشانگر منزلتی است که شاعر ترکمن به امام حسن و امام حسین (رضی الله عنهم) قائل است. بخش هایی از مرثیهای با عنوان « حسن بیرله حسین» که مختومقلی در باره این امامان سروده ، چنین است:
بیر خداییمنینگ قولیدیر اول حسن بیرله حسین
مصطفینینگ بلبلی دیر اول حسن بیرله حسین
باغ رضوانینگ گلیدیر اول حسن بیرله حسین
اول علینینگ ایکی اوغلیدیر اول حسن بیرله حسین
ایکی دنیانینگ گلیدیر اول حسن بیرله حسین
معنی
بندگان خدای واحدند ، آن حسن و حسین
بلبل مصطفی هستند ، آن حسن و حسین
گل باغ رضوانند ، آن حسن و حسین
دو پسر علی هستند ، آن حسن و حسین
گل های دو جهانند ، آن حسن و حسین
اول حسن بیر حسین بیلسنگ ایدیلر شاهسوار
اگنیگه قالقان سالیپ، الیگه آلدی ذوالفقار
ایکی دنیانینگ گلیدیر اول حسن بیرله حسین
معنی
آن حسن و حسین شهسوارانی بودند
حسین بود که سپر پوشید و ذوالفقار به دست گرفت
حسن و حسین گلهای دو جهان هستند
شمر معلون پلید کسدی حسینینگ باشینی
تانگلا محشرده گورر سیز (اول) فاطمه گوز یاشینی
هم یتیم قیلدی اوغول – قیز هم ینه قارداشینی
هم قارینداش اوروغ هم ینه (هم) یولداشینی
ایکی دنیانینگ گلی دیر اول حسن بیرله حسین
معنی
شمر ملعون و پلید ،
در روز محشر اشک فاطمه را خواهید دید که جاری است
چونکه یتیم ماند از پسران و دختران و از داشتن برادر
و محروم شد از داشتن خویشان و نزدیکان و هم از همسرش.
گل های دو جهانند ، آن حسن و حسین
اول حسین گیردی اوروشغا بیر خدانی یاد ادیپ
هم علی اصغر اشیتیپ، نالا و فریاد ادیپ
شمر ملعون کسدی باشین ظلمنی بسیار ادیپ
اهلی عالم ییغلاشا دیر بیر خدانی یاد ادیپ
ایکی دنیانینگ گلیدیر اول حسن بیرله حسین
معنی
آن حسین با یاد خدای واحد ، به صحنه نبرد وارد شد
علی اصغر شنید و ناله و فریاد کرد
شمر ملعون ظلم بسیار نمود و سر از بدنش جدا کرد
تمام عالم ، خدای را یاد کرده و گریستند
گل های دو جهانند ، آن حسن و حسین
گر علی بولسا ایدی، آندا برردی دادینی
اول پلیدلر قیلماغای اردی اوروشنینگ دادینی
شیر دک تارتار، اشیتگیل بندانینگ فریادینی
آدینگیز بو دنیاده بو سیرلارینگ بنیادینی
ایکی دنیانینگ گلیدیر اول حسن بیرله
معنی
حسین اگر علی میبود ، دادش را میستاند
آن پلیدها فریاد جنگ سر می دادند و داد و فریاد میکردند
آیا فریاد حسین را می شنوی که همچون شیری میغرد
بنیان اسرار این دنیا با نام آنها مرتبط است
گل های دو جهانند ، آن حسن و حسین
چهره پلید یزید در شعر مختومقلی
ترکمنها زشت ترین و قبیح ترین ناسزایی که به زبان میآورند، عبارت شمر و یزید است. این دو عبارت در بین ترکمنها با زشتی، پلشتی، دغلکاری و هر آنچه منفی است، مترادف میباشد. کسی نیست که ترکمن باشد و با شنیدن این عبارات به عنوان ناسزا چهره در هم نکشد و خشمگین نشود. به راستی این در بطن فرهنگ و عقیده ترکمنها ریشه دوانده است.
مختومقلی یزید را فردی می داند که دین را انکار نمود و در شعری، در لزوم وفای به عهد، به شکلی شاعرانه، آنرا که وفای به عهد نکند، بدتر از یزیدی میداند که منکر دین شد :
هر کیم تاپیلماسا آیدان سوزوندن
دینه منکر بولان یزید یاغشی دیر
معنی:
هر کس که وفای به عهد نکند
یزید که منکر دین شد ، از او بهتر است
به عبارتی می توان چنین گفت که شاعر برای نشان دادن درجه قباحت و زشتیِ وفا نکردن به عهد و پیمان ، به نماد زشت ترین و کریه ترین انسانها که یزید باشد اشاره نموده و گفته است آن که وفای به عهد نکند از یزید هم بدتر است.
مختومقلی در شعری دیگر، با کنایه ای بسیار شاعرانه، یزید را در معنای کناییِ فردی بسیار فرصت طلب به کار می برد که اساس کارش بر سودجویی و منفعت طلبی است :
منکرلرجم بولوپ ییقدی کعبه نی
یزید گیتدی آغاچلارین ساتماغا
معنی
منکرها جمع شدند و کعبه را ویران کردند
و یزید رفت تا چوبهای آن را بفروشد
و بالاخره در شعری دیگر ، شاعر ترکمن لعنت بر یزید میفرستد و در مشاعره با شاعری دیگر چنین می پرسد :
مختومقلی حقه قول، رسول – امت
مومنه شکر ادیپ، یزیده لعنت
پیغامبر سروری رسول محمد
محمد هاچان معراجه گیدیپدیر
معنی:
مختومقلی بنده حق ، رسول و امت است
شکر بر مؤمن و لعنت بر یزید.
آیا میدانی سرور پیامبران حضرت محمدچه زمانی عروج نمود؟
مختومقلی را شاعری وحدت طلب می توان ذکر کرد چراکه با مرور اشعار مختومقلی فراغی به خوبی مشخص میشود که ایشان به خداوند، قرآن کریم، معنویات، رسول گرامی اسلام و اهل بیت پاکش اهمیت زیادی میداد و شخص مؤمن و اهل عمل به مسائل دینی بود.
هر ساله به مناسبت سالروز هفته بزرگداشت و گرامیداشت تولد مختومقلی فراغی از ۱۵ اردیبهشت الی ۲۱ اردیبهشت ماه علاوه برگزاری مراسم محوری در جوار آرامگاه این شاعر نامی ترکمن در آق توقای شهرستان مراوه تپه استان گلستان با حضور مسسولین ارشد ایران و دیگر کشورهای همسایه در تمامی شهرستان های ترکمن نشین استان گلستان و خراسان شمالی نیز مراسمات بزرگداشت با حضور مسئولین و شعرا و نویسندگان برگزار می گردد که اردیبهشت سال ۴۰۳ نیز ما شاهد دویست و نود و یکمین سالروز تولد این شاعر نامی ترکمن می باشیم که برگزاری اینگونه مراسمات می تواند در اهمیت دادن قشر جوانان به هویت های فرهنگی و تاریخی خودشان و مقابله با تهاجمات فرهنگی و تهدیدهای رسانه ای و فرهنگی دشمنان میهن عزیزمان مثمر ثمر باشد.